البته واضح و مبرهن است که دودزا بودن وسایل نقلیه یا مصرف بالای سوخت خودروهای داخلی ارتباط مستقیمی با وزارت ارتباطات ندارد اما اگر طرحهای مربوط به دولت الکترونیک به درستی در چند سال اخیر اجرا میشد بهطور حتم از میزان تقاضا برای سفرهای درون شهری و برون شهری کاسته میشد. بررسیها نشان میدهد بیش از 80درصد ترددهای درون شهری در شهرهای کلان مانند تهران برای کسب اطلاعات از فرایند خدمات دولتی و غیردولتی است و تنها 20درصد از این سفرها مستقیما با دریافت خدمات مرتبط است.
بهطور طبیعی آن 80درصد خدماتی که از جنس اطلاعات است قابلیت ارائه بر بستر فناوریهای نوین اطلاعاتی را داشته و نیازی به این حجم سفر بهمنظور دریافت اطلاعات فوق وجود ندارد. دولت الکترونیک که دولتی به موازات دولت واقعی است با ارائه اطلاعات و در برخی موارد عین خدمات قادر است به کمک دولت آمده و مراجعات انبوه مردم و مخاطبان و مشتریان به دستگاههای دولتی و غیردولتی را کاهش دهد.
به طرز عجیبی پهنای باند بزرگراههای اطلاعاتی شباهت آشکار با طول و عرض جادهها و بزرگراههای هر کشور دارد. با افزودن بر پهنای باند بزرگراههای اطلاعاتی بخش عمدهای از ترددها با هدف کسب اطلاعات وخدمات اطلاعاتی به بزرگراههای اطلاعاتی منتقل خواهد شد.
متأسفانه ایران در 8سال گذشته از توسعه بزرگراههای اطلاعاتی غفلت کرده است به همین جهت بهرغم مصوبات قانونی و تأکید اسناد بالادستی مبنی بر کسب رتبه اول منطقه آسیای جنوب غربی توسط ایران در حوزههای مرتبط با علم و فناوری و اقتصاد، در حوزه فناوریهای اطلاعاتی، ایران نهتنها به رتبه اول منطقه دست پیدا نکرده که در رتبههای آخر قرار دارد و وضعیت جهانی ایران در این حوزه بسیار اسفبار است بهگونهای که در رنکینگهای جهانی باید نام ایران را در ردههای آخر و در میان کشورهایی جستوجو کرد که نام آنها هرگز به گوش کسی نخورده است.
امروزه تجارت الکترونیکی و کسب و کارهای الکترونیکی بخش عمدهای از فرایندهای تجاری و خدماتی را در دنیا تشکیل میدهند و ایران در این دریای پرتلاطم به جزیرهای جدا از دنیا شباهت پیدا کرده است.نقش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات که در قانون جدید خودش وظایف تازهای نسبت به دوران فعالیت با نام وزارت پست و تلگراف و تلفن پیدا کرده است، بسیار حساس و اساسی است اما این وزارت بهجای توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات در ایران به ترمزی در برابر رشد این فناوریها تبدیل شده است.
درست به همین جهت اغلب امور در ایران بر محور فعالیتهای سنتی و کاغذی و حضوری میچرخد. حتی بسیاری از امور ساده که میتواند از طریق شبکههای اطلاعاتی و اینترنتی انجام شود تحت عنوان دولت الکترونیک و خدمات الکترونیک بهصورت حضوری در دفاتری با نامهای مختلف با پسوند الکترونیک انجام میشود.
بانکداری الکترونیکی ایران خلاصه شده در خودپردازها و سامانههای فروشگاهی، امضای الکترونیک هنوز رایج نشده است، بخش عمدهای از دستگاههای دولتی هنوز با بوروکراسی تو در تو اداره میشوند تا وقتی در بر این پاشنه بچرخد مردم مجبورند هر روز بهصورت حضوری بهدنبال کارهای خود بدوند. نتیجه این فرایند ترافیک و آلودگی هوا و بحران محیطزیست و بحران سلامت عمومی است. حالا متوجه شدید چرا وزارت ارتباطات در آلودگی هوا مقصر است؟